آیا فناوری جذب و ذخیره‌سازی کربن (CCS) واقعاً نجات‌بخش صنعت انرژی است؟

تا چند سال پیش، فناوری جذب و ذخیره‌سازی کربن (CCS) به‌عنوان ناجی صنعت نفت و گاز شناخته می‌شد. دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ سوخت فسیلی سرمایه‌گذاری‌های کلانی در این حوزه انجام دادند تا بتوانند ضمن کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، همچنان به استفاده از سوخت‌های فسیلی ادامه دهند. اما با تأخیرهای مکرر در اجرای پروژه‌ها و عملکرد ضعیف بسیاری از تأسیسات CCS، اکنون تردیدهایی جدی درباره اثربخشی این فناوری مطرح شده است.

فناوری CCS با جذب دی‌اکسید کربن از منابع آلاینده و انتقال آن به مکان‌های زیرزمینی عمیق، تلاش می‌کند تا اثرات زیست‌محیطی را کاهش دهد. در کنار آن، فناوری جذب مستقیم از هوا (DAC) نیز توسعه یافته است. با وجود حمایت‌های گسترده، بسیاری از دانشمندان معتقدند که این فناوری‌ها کارایی لازم را ندارند و منابع مالی را از پروژه‌های انرژی سبز واقعی منحرف می‌کنند.

بریتانیا با اختصاص بیش از ۴۰ میلیارد دلار به CCS، قصد دارد تا سال ۲۰۵۰ به هدف انتشار صفر برسد. اما اجرای این پروژه‌ها با چالش‌های فنی و تأخیرهای طولانی مواجه بوده است. هزینه‌های بالا و وابستگی به یارانه‌ها، بسیاری از شرکت‌ها را از سرمایه‌گذاری در این حوزه منصرف کرده‌اند.

از جمله پروژه‌های بریتانیا می‌توان به نیروگاه گازی در منطقه تیس‌ساید اشاره کرد که قرار است تا سال ۲۰۲۸ عملیاتی شود و ۹۵ درصد از آلاینده‌های خود را جذب کند. با این حال، کمیته‌ای دولتی نسبت به اتکای بیش از حد به CCS هشدار داده و اعلام کرده که اهداف جذب کربن تا سال ۲۰۳۰ دیگر قابل تحقق نیستند.

در سوییس، شرکت Climeworks که پیشگام فناوری DAC است، با کاهش عملکرد تأسیسات و تعدیل نیرو مواجه شده است. این فناوری گران‌قیمت هنوز نتوانسته از مرحله آزمایشی عبور کند. به‌طور کلی، آینده CCS با ابهامات زیادی روبه‌روست و کاهش علاقه سرمایه‌گذاران می‌تواند روند توسعه آن را در سال‌های آینده متوقف کند.