مقامهای آمریکایی بارها اشتیاق خود را برای گسترش تجارت در حوزه مواد معدنی حیاتی با آسیای مرکزی ابراز کردهاند و بر اهمیت راهبردی این منطقه برای اقتصاد و امنیت ملی ایالات متحده تأکید دارند. «جولی استافت»، نامزد تصدی سمت سفیر آمریکا در قزاقستان، اشاره کرده که تقریباً نیمی از مواد معدنی که از سوی سازمان زمینشناسی ایالات متحده بهعنوان حیاتی شناخته شدهاند، در قزاقستان یافت میشود. او تأکید کرده که تشویق سرمایهگذاری آمریکا در این بخش و مقابله با نفوذ چین از اولویتهای اصلی سیاست خارجی آمریکا است. این اظهارات با سخنان سایر مقامات ارشد، از جمله وزیر امور خارجه «مارکو روبیو»، همسو بوده و عزم واشنگتن را از زمان بازگشت «دونالد ترامپ» به ریاست جمهوری نشان میدهد.
کشورهای آسیای مرکزی نسبت به مشارکت آمریکا تمایل نشان داده و مشتاق تنوعبخشی به تجارت خود و کاهش وابستگی به سلطه چین هستند، اما برخی مقامات منطقهای به طور خصوصی از نبود پیگیری عملی از سوی واشنگتن گلایه دارند. در حالی که مشارکت آمریکا عمدتاً در حد بیان تمایل باقی مانده، چین به طور فعال توافقاتی را برای تقویت موقعیت خود منعقد کرده است. نمونه بارز آن توافق ۶ اوت میان شرکت دولتی «چاینا نشنال گلد گروپ» و وزارت معادن و زمینشناسی ازبکستان است که شامل اکتشاف، سرمایهگذاری مشترک، انتقال فناوری و تأمین مالی پروژههای مواد معدنی حیاتی میشود.
ابتکارات چین فراتر از بخش معدن است. در اواخر ژوئیه، کارآفرینان چینی ایجاد یک صندوق ۵۰۰ میلیون دلاری برای توسعه مواد معدنی سبز ازبکستان را پیشنهاد دادند که شامل پژوهش مشترک و تدوین استانداردهای زیستمحیطی میشود. مقامات ازبک همچنین به ایجاد یک پارک صنعتی متالورژی با حمایت چین در نزدیکی تاشکند علاقه نشان دادند. علاوه بر این، شرکتهای چینی در بخشهای نوظهور دیگری همچون انرژیهای تجدیدپذیر و هوش مصنوعی نیز فعال هستند؛ چنانکه در توافق ۲۴ ژوئیه میان وزارت انرژی ازبکستان و شرکت «شانگهای لینکوایز دیتا اینتلیجنس» برای ساخت یک مرکز داده بزرگ در بخارا مشاهده شد.
کارشناسان هشدار میدهند که حتی اگر آمریکا تلاشهای خود را افزایش دهد، رقابت با چین به دلیل چالشهای زیرساختی، حکمرانی و ژئوپلیتیکی در منطقه دشوار خواهد بود. شورای آتلانتیک اشاره میکند که تحقق تجارت مؤثر مواد معدنی حیاتی میان آمریکا و آسیای مرکزی وابسته به توسعه شبکه حملونقل «دالان میانی» است که در حال حاضر ظرفیت محدودی دارد و هزینه استفاده از آن بالاست. برآوردها نشان میدهد که برای تبدیل این مسیر به یک گزینه تجاری پایدار، به ۱۸.۵ میلیارد یورو سرمایهگذاری نیاز است؛ در غیر این صورت، شرکتهای آمریکایی با خطرات مالی و راهبردی چشمگیری در پیگیری منابع معدنی آسیای مرکزی مواجه خواهند شد.