دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ با یک تفاوت کلیدی نسبت به دوره اول همراه است: رویکردی تهاجمیتر و بیپردهتر در برابر رقبای ژئوپلیتیکی آمریکا، بهویژه چین. اگر در دوره اول، ترامپ بهدلیل نرمش در برابر پکن – مانند کاهش تحریمهای شرکت ZTE – مورد انتقاد قرار گرفت، حالا در دوره دوم، او با تعرفههای سنگین، تحریمهای گسترده و اقدامات نظامی، پیام روشنی به پکن، تهران و مسکو فرستاده است.
در تازهترین اقدام، دولت ترامپ تعرفه ۱۰۰ درصدی بر تمام واردات از چین و تعرفه ۱۳۰ درصدی بر کالاهای صنعتی و فناوری وضع کرده است. این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که چین صادرات عناصر کمیاب مورد استفاده در صنایع دفاعی را محدود کرد — اقدامی که بهعنوان چالشی مستقیم علیه زنجیره تأمین دفاعی آمریکا تلقی شد.
همزمان، وزارت خزانهداری آمریکا چندین پایانه نفتی و شرکت چینی را بهدلیل واردات نفت ایران تحریم کرده است. این اقدامات بخشی از تلاش گستردهتر واشنگتن برای قطع منابع مالی ایران و جلوگیری از حمایت این کشور از گروههای نیابتی در منطقه است.
چین، بهعنوان شریک اصلی انرژی ایران، از توافق ۲۵ سالهای بهرهمند است که به آن اجازه میدهد نفت و گاز ایران را با تخفیفهای قابل توجه و شرایط پرداخت مطلوب خریداری کند. بخش زیادی از این نفت از طریق روشهایی مانند تغییر اسناد، ثبت بهنام عراق و انتقال کشتیبهکشتی وارد چین میشود — بدون آنکه در آمار رسمی گمرک چین ثبت شود.
ترامپ همچنین با حمایت از حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و نقشآفرینی در حذف بشار اسد از قدرت، نشان داده که در دوره دوم خود حاضر است برای بازتعریف نظم منطقهای، از ابزار نظامی نیز استفاده کند.
در مجموع، ترامپ ۲.۰ دیگر آن رئیسجمهور معاملهگر دوره اول نیست. او اکنون با ترکیبی از فشار اقتصادی، تحریمهای هدفمند و اقدامات نظامی، در پی آن است که به رقبای آمریکا بفهماند که واشنگتن آماده بازطراحی مرزها و معادلات قدرت در خاورمیانه، اروپا و فراتر از آن است.



