چشمانداز جهانی انرژی بهطور چشمگیری تحت تأثیر جنگ جاری در اوکراین قرار گرفته است و در سایه آن، یک بازیگر قدرت غیرمنتظره به شکلی برجستهتر ظهور کرده است: امیرنشین کوچک خاورمیانه، قطر. نقش قطر در بازار گاز طبیعی که پیش از این نیز قابل توجه بود، با نیاز فوری به منابع انرژی جایگزین، به شدت تقویت شده و موقعیت این کشور را بهعنوان یک نقطه حیاتی در تعادل انرژی جهان تثبیت کرده است.
بر خلاف زیرساختهای سخت و مذاکرات طولانی مرتبط با گاز خط لوله، گاز طبیعی مایع (LNG) انعطافپذیری دارد که در بحران کنونی ارزشمند بوده است. این گاز میتواند در بازار لحظهای خریداری شود و سریعاً به مناطقی که تقاضا افزایش مییابد، هدایت شود. با تضعیف صادرات نفت و گاز روسیه بهواسطه تحریمها، اهمیت LNG بیش از پیش افزایش یافته و قطر را در مرکز توجه جهانی قرار داده است. این امیرنشین بر موفقیتهای خود تکیه نکرده است؛ توسعه عظیم میدان شمالی آن در دست اجراست و وعده میدهد تولید LNG قطر از ۷۷ میلیون تن متریک در سال به ۱۴۲ میلیون تن تا سال ۲۰۳۰ افزایش یابد. بر اساس پیشبینیها، قطر تا آن زمان میتواند منبع حداقل ۴۰٪ از کل عرضه جدید LNG جهان باشد – موقعیتی واقعاً مسلط.
نکته جالب اینکه مانورهای ژئوپلیتیکی قطر مانند راه رفتن روی طناب باریک بوده است. این کشور بین قدرتهای منطقهای سعودی و ایران و حامیان ابرقدرت آنها واقع شده و همواره مسیر دیپلماتیک حساسی را دنبال کرده است. پیش از تهاجم اوکراین، نشانههایی از تمایل به محور چین-روسیه دیده میشد که با موجی از قراردادهای بلندمدت LNG با شرکتهای چینی همراه بود. اشتراک ذخیره عظیم گاز میدان شمالی با ایران (جنوب پارس)، متحد کلیدی هر دو پکن و مسکو، این تصور را تقویت میکرد. حتی بحثهایی درباره یک طرح توسعه مشترک برای این منبع پس از خروج آمریکا از توافق هستهای ایران آغاز شد. برخی اطلاعات نیز حاکی از آن بود که روسیه پیشاپیش چین را از برنامههای خود برای اوکراین مطلع کرده است و این نگرانی وجود داشت که قطر بهطور ناخواسته به پکن در عبور از بحران انرژی کمک کند.
با این حال، تهاجم اوکراین موجب بازنگری سریع شد. فشار از سوی قدرتهای غربی – آمریکا، بریتانیا و فرانسه – بر قطر افزایش یافت تا قراردادهای بلندمدت با کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان، در اولویت قرار گیرد. تمایل کم پیشین برلین برای کاهش وابستگی به انرژی روسیه مسئلهای حساس بود و ضرورت یافتن جایگزینها حیاتی شد. سلسلهای از دیدارهای مهم برگزار شد و در نهایت آمریکا قطر را بهعنوان "همکار اصلی غیرناتو" اعلام کرد. توافقهای همکاری انرژی مهمی با آلمان منعقد شد، از جمله برنامههایی برای تأمین LNG از قطر و سهم آن در ترمینال گلدن پاس در تگزاس. این تحولات نشانه یک تغییر واضح به سوی تقویت روابط با غرب در مواجهه با بحران ژئوپلیتیکی بودند.
با وجود این تمایل آشکار به سمت غرب، قطر با مهارت تعادل خود را حفظ کرده است. این کشور متحدی حیاتی برای واشنگتن در مذاکرات حساس خاورمیانه، بهویژه در موضوعات مرتبط با مناقشه اسرائیل و ایران شده است. در عین حال، قطر استقلال خود را نیز نشان داده و اخیراً تهدید کرده که تأمین LNG به اتحادیه اروپا را بهخاطر نگرانی از یک دستورالعمل پایداری شرکتی متوقف کند. این نشاندهنده حساسیت موقعیت آن و تمایلش به دفاع از منافع خود است. در نهایت، سرمایهگذاری عظیم قطر در توسعه میدان شمالی، با مشارکت قابل توجه غولهای انرژی غربی، نقش حیاتی و پایدار آن در بازار انرژی جهانی را برجسته میکند. در جهانی که با امنیت انرژی و عدم قطعیت ژئوپلیتیکی دستوپنجه نرم میکند، قطر خود را بهعنوان یک بازیگر غیرقابل جایگزین در حوزه انرژی تثبیت کرده و با مهارت شگفتانگیز شبکه پیچیدهای از ائتلافها و منافع را مدیریت میکند.